دلنوشته های من وهمسرم

سلامحال روحیم خوبه الحمدللهمیگره و ول میکنه دیگه چه کنیمامتحانام پایان ترمم شروع شدن وبسیار فشرده.دوتاشو دادم.۵ تا دیگه موندنسه شنبه سفرمجردی دارم به مشهد برا اولین بار تنها بدون همسر میرم با مادرشوهر وخواهر شوهر وخاله های همسر وخاله های خاله های همسرمتوجه شدین؟؟از سه شنبه تا جمعه امتحان ندارم همسری اصرار کرد که باید بری اگر نری نمیذارم بری دانشگاه.چون میدونه خیلی خوش میگذره دیگه.اونم دعوت مادرشوهر...خلاصه بگم براتون از ما اصرار از همسر انکار هرچی گفتم عزیزم من شنبه تا چهار شنبهامتحانام فشردس باید این چن روزی ک فرجه دارم بشینم بخونم ولی قبول نکرد که نکردهیچی دیگه بریم وانشاالله که خود اقا کمکم کنه اهان راستی همسر از دیجی کالا یه سری وسیله برا خودش سفارش داده بود روز ۵ شنبهرسیدن.من خواب بودم اصلا خبر نداشتم وقتی بیدار شدم دیدم بع به چه کرده همسر جانبرام یه ست لباس ....خریدن خیلی نازه واز همه جذاب تر ومهم تر و بکار تر از این تقسیم کننده ای کشو اقا انقد باحال وخوبه انقد ذوق زده شدم سریع نشستم برا هر کشو تنظیم کردم چیدم وسیله هامو چقدرررررررر مرتب میشه کشوپیشنهاد میکنم حتما حتما بخرید ۳جفت تا توی هر بسته هست.بسته ایی ۱۵ تومنهمسر دو بسته خریده .من برا ۵ کشو استفاده کردم و هنوز یه جفتش موندههمین دیگه مراقب خودتون باشیددعامون کنیدیا علی دلنوشته های من وهمسرم ...ادامه مطلب

سلام دوستان خوبید خوشید همسر جانم امد خداروشکر صحیح وسالم. درسته خب پیاده روی خستگی داره .همسر جان پاهاش تاول زده خیلی, سرا خورده.خستسسسسس بشدت اما از دیشب تاحالا نتونست درست وحسابی استراحت, کنه.خودمو ک دلنوشته های من وهمسرم ...ادامه مطلب

NILOBLOG.COM لطفاً کلمه عبور اختصاصی برای دسترسی به این مطلب را وارد کنید » نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید. دلنوشته های من وهمسرم ...ادامه مطلب

سلام قشنگای من.عیدغدیر مبارک. خوبید منم خوبم الحمدلله ممنونم از همه. ک یادم بودید مخصوصا الی بانوی عزیزخب از اتفاقات قشنگاین چن وقت بخوام بگم خیلی زیادن پس موردی میگم ۱)جابجایی خونه  ۲)رفتن مامانینا از پیشم ونقل مکان به شهری ک پدرشوهرینا هستن یکساعت ونیم فاصله دارن با ما ۳)مسافرت دونفره منو عشق جانم به زنجان .تبریز.استارا خیلی خوشگذشت ۴)عروسی داداش گلم ۵)خرید گوشی  ک همسر سوپرایزم کرد اینها دلنوشته های من وهمسرم ...ادامه مطلب

سلام دوستای گلم حال واحوالتون چطوره؟نماز روزه هاتون قبولبعله مادیشب حرکت کردیم به سوی منزلگه عشقمون . صبح ساعت 7/30رسیدیم.اووووووووووف قم خیلی گرمه.الان ک ساعت 4 هستچیزی به اسم کولر معنانداره خییلی گرممه.از وقتی رسیدیم تمامی وسایل ارتباطیمون رو سایلنت کردیم.خوابیدم تا اذان ظهر.همسر یه ساعت بیشتر خوابید.من بیدارشدمو رفتم وسیله هارو اوردم بالا .وجاگیرشون کردم.فقط مونده چمدان لباسامون که سنگین ترین قسمته.از فردا انشالله مشغول جمع کردن وسیله ها میشم. گلهام رو سپرده بودم با صاحبخونمون.خداخیرش بده توی این یه ماه خیلی بهشون رسیدگی کرد.گلهام خیلی بزرگ شدن.خیلی خوشکل شدن.خداکنه خونه جدیدی ک میگیریم جاب دلنوشته های من وهمسرم ...ادامه مطلب

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

دلنوشته های من وهمسرم ...

سلام ینی واقعا بعضیا یه مشکلی دارنا...ازاونجایی ک مادنبال خونه هستیمو چن ماهه میگردیم وسرجمع چهار تا خونه دیدیم.اصلا خونه نیس..دیروز تو برنامه دیوار یه خونه دیدیم دیوارب ویوارخونه بابااینا.خونه ه همه چیش خوب بود.پرسیدیم ایا پارکینگ داره  گفت اره.تازه تاکید کرد هم کف هست ما تصمییم گرفتیم بیاییم وببین دلنوشته های من وهمسرم ...ادامه مطلب

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

دلنوشته های من وهمسرم ...

سلاماز صبح ک بیدارشدم منتظربودم خانم صاحب خونه بیان خونم اما نیومدن .ساعت11/30 اومدنشون همینکه نشستن همسر هم اومد.بایه شاخه گل رز .یه عالمه ذوق کردم.ازشون تشکرکردم.همسر رفتن تو اتاق وایشون تا 12/30خونمون بودن کلی ذوق گل هامو کردن اخه خودشونم مث من گلخونه دارن.برا همسر سالاد اماده کرده بودم نیم ساعت دلنوشته های من وهمسرم ...ادامه مطلب

سلام دوست ای گلم.خوبید خوشید؟چخبرا؟اینا رو چن روز پیش پختم جاتون خالی خوش مزه بود.کیک ومافین کدو.اشتباه تایپ شده.همسرم خیلی دوست داشت.خوب بریم سراغ حرفامامروز نوبت دکتر داشتم ساعت 77رفتم دکتر سو نو م رو نگاه کرد گفت خداروشکر مشکلی نیس.دارو داد.خدای مهربانم شکر.فردامیریم خونه پدرشوهرینا.انشاالله جمعه دلنوشته های من وهمسرم ...ادامه مطلب